ارسال به آموزش یوگا و تغذیه
طبایع سه گانه(دوشاها) … ادامه
همان طور که در مقاله پیش خواندید، کیفیات بیشماری در موجودات جهان وجود دارد. در بین آنها آیورودا بیست کیفیت را به عنوان مهمترین آنها پیشنهاد می کند. این بیست کیفیت مهم و اصلی به شکل زیر، بین طبایع سه گانه تقسیم شده اند:
کیفیات مشابه و متضاد
این بیست کیفیت مهم و اصلی بین طبایع سه گانه تقسیم می شوند. در این تقسیم بندی بعضی از این کیفیات در بیش از یک طبقه قرار می گیرند که اینتشابهات و تضادها منجر به پیچیدگی های قابل ملاحظه ای می گردد. این کیفیات در سیستم بدن ما به اشکال گوناگون مشابه و متضاد بر یکدیگر اثرات متقابل دارند.
برای مثال، واتا و پیتا هر دو در کیفیت سبُکی مشترکند، اما کیفیت متضادی چون سنگینی دارند که متعلق به کافاست.
پیتا تنها طبعی است که کیفیت گرما دارد در حالی که در دو طبع دیگر کیفیت سرما بارز است. مشابها خشکی در واتا وجود دارد در صورتی که رطوبت یا چربی در پیتا و کافا مشاهده می گردد.
عدم تعادل طبایع
درست همانگونه که عناصر پنجگانه به شکل مادی ملموس در جهان فیزیکی ماهیت ندارند، طبایع سه گانه نیز واقعیات مادی و فیزیکی در بدن نمی باشند بلکه دسته ای از کیفیات و عملکردهای مربوط به این طبایع هستند.
هدف از این طبقه بندی این است که بی تعادلی ها در سیستم عملکردی بدن شناخته شود تا به راحتی بتوانیم به تعادل دست یابیم. بر همین اساس، طب آیورودا بیماریهای مختلف فیزیکی را به شکل عدم تعادل- مثلا به صورت افزایش یا کاهش واتا یا پیتا – در طبایع توصیف می کند.
هنگامیکه ما در مورد عدم تعادل یکی از طبایع سخن می گوییم به این معناست که یک یا چند کیفیت و عملکرد از تعادل خارج شده و آن کیفیت (مثلا سردی،گرمی،خشکی،تری و …. ) غالب تر یا مغلوب تر گردیده است.
بنابراین،تنها عبارت ساده"واتا افزایش یافته" توصیف کاملی از بی تعادلی در بدن نیست زیرا مشخص نمی کند که چه کیفیت یا عملکردی در واتا افزایش یافته یا در کجای بدن این عدم تعادل روی داده است و فقط یک ایده کلی را می رساند و در روند درمان کمکی به ما نمی کند.
به عنوان نمونه، از علائم بیماری التهاب مفاصل(استئو آرتریت) کاهش انسجام ساختاری غضروف درون یک مفصل است.کیفیت اتصال و بازسازی مجدد انسجام ساختاری آن مربوط به کافا می شود. کیفیت متضاد آن خشـکی و فقـدان انسـجام ساختاری است که بـه واتـا ربط دارد. پــس التهاب مفاصل وضعیتی است که در آن کیفیت خشکی که متعلق به واتاست در حال افزایش است. البته می توان برای برقراری تعادل طبع واتا از یک سری معیارهای کلی استفاده کرد.فقط باید شناخت کافی داشته باشیم.
سه گونا (سه جوهره یا نیروی اولیه خلقت)
دیدگاه سه گونا یعنی ساتوا،راجا و تاماس، مبنای همه سیستمهای اصلی فلسفه ودایی از جمله یوگا را تشکیل می دهد. به منظور درک روشن روانشناسی یوگا ،آگاهی از این سه دیدگاه ضروری است. این دیدگاه بوسیله آیورودا جهت تأثیر گذاری بر اختلالات و بهم خوردگی تعادل روحی، فکری و احساسی بکار می رود.
همانطور که قبلا دیدیم، همه موجودات و از جمله بدنهای ما کیفیات و عملکردهای مختلفی دارند.
ذهن هیچگونه شکل، رنگ، مزه، صدا و یا بویی ندارد. به عبارت دیگر ذهن چیزی نیست که به وسیله حواس درک شود. ذهن متشکل از افکار و احساسات گوناگون است. ممکن است احساسات آنقدر قوی باشند که به راحتی برای ما محسوس باشند، به عنوان مثال حسی مانند خشم شدید که همه ما آن را تجربه کرده ایم.
در مواقع دیگر همان احساسات ممکن است آرام تر و پیچیده تر بروز کنند و شناخت ذات حس یا علت آن را بر ما دشوار سازند. غالبا افکار ذهنی به وسیله احساسات متغیر و پیچیدگی های آن بهم می ریزد. پیچیدگی های افکار و احساسات ما بر حسب سه گونا تجزیه و تحلیل می شوند.
این سه گونا عبارتند از ساتوا، راجاس و تاماس.
ساتوا به حالتی از رضایت،آرامش، روشنی ذهن وآگاهی اطلاق می شود. هر گاه در محیطی لذت بخش و سرشار از زیبایی های طبیعی قرار گرفته ایم به کرات این حالت را تجربه کرده ایم. ساتوا شادمانی نیست بلکه حس رضایت و کمالی است که از یک ذهن آرام نشأت می گیرد.
هر چقدر شادمانی را کمتر در ذهنمان تجربه کنیم، حس کمال و رضایت را با عمق بیشتری تجربه می نماییم. ساتوا حالتی از ذهن است که به دلیل کاهش نوسانات ذهنی ایجاد می شود. این نوسانات در اثر تمایلات و خواسته های درونی به وجود می آید که ممکن است این خواسته ها موقت و گذرا و یا پایدار تر باشند.
راجاس به حالتی اطلاق می شود که در آن خواسته یا ناخواسته به سمت انجام عملی سوق پیدا می کنیم و در زندگی شور و اشتیاق، تحرک و تمایلات زیادی داریم و به همان نسبت حس نخواستن و بیزاری نیز نسبت به موقعیتها و زمانهای خاص و اشیاء در وجودمان هست. اگر خواستن یا نخواستن(راجاس) نسبت به سطح پیشین خود کاهش یابد، ساتوا در ذهن افزایش می یابد. اما ما همیشه دانش و توانایی لازم برای انجام این کار را نداریم و شرایط نیز همواره بر وفق مرادمان نیست. بنابراین با وضعیتی روبرو می شویم که نمی دانیم برای ارضای خواسته هایمان و یا کاستن از رنج و ناراحتی چه باید بکنیم. این وضعیت ذهنی که ما در آن روشنی و وضوحمان را از دست می دهیم، وضعیت تاماس نام دارد.
وقتی ذهنمان روشن و واضح نیست اگر باید کاری انجام دهیم نمی توانیم و شاید آنچه که نباید، انجام می دهیم. (رکود، رخوت و لختی، بی حوصلگی و بی حسی و انگیزه نداشتن برای انجام کارها ،کند کاری و عدم وضوح ذهنی از خصوصیات حالت ذهنی تاماس است.)
در ادامه خواهیم خواند:
تنها ساتوا حالت طبیعی است…
دیدگاه ارائه شده در این مجموعه مقالات بر اساس دانشی است که در متون قدیمی یوگا به خصوص یوگا سوترای پاتانجالی(کتابی از پاتانجالی در خصوص اصول یوگا) و کاراکا سامیتا(یکی ازمتون بسیار قدیمی درزمینه طب آیورودا) آمده است.
کتاب یوگا درمانی
نویسندگان: الف. جی موهان و ایندرا موهان
منبع: مرکز یوگا راز