حکایت مداد

  • پدر بزرگ راجب چه می‌نویسید؟
  • درباره تو پسرم. اما مهم‌تر از آن چه می‌نویسم، مدادی است که در دست دارم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی، مثل این مداد بشوی.

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد، ولی چیز خاصی در آن ندید.

پدر بزرگ گفت: – بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری، برای تمام عمرت در دنیا به آرامش می‌رسی!

صفت اول: می‌توانی کارهای بزرگ بکنی، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند. اسم این دست، خداست. او همیشه باید تو را در مسیر اراده‌اش حرکت دهد.

صفت دوم: باید گاهی از آن چه می‌نویسی، دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث می‌شود، مداد کمی رنج بکشید، اما آخر کار، نوکش تیرتر می‌شود و اثری که از خود به جا می‌گذارد، ظریف‌تر و باریک‌تر خواهد بود. پس بدان که باید رنج‌هایی را تحمل کنی، چرا که این رنج باعث می‌شود، انسان بهتری شود.

صفت سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست. در واقع برای این که خودت را در مسیر درست نگه‌داری، مهم است.

صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد، مهم نیست. مغز آن اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش، درونت چه خبر است.

و سرانجام پنجمین صفت مداد: همیشه اثری از خود به جا می‌گذارد. پس بدان هر کار در زندگی‌ات می‌کنی، ردی به جا می‌گذارد و سعی کن، نسبت به هر کاری که می‌کنی، هشیار باشی و بدانی چه می‌کنی. 

پند شماره: (۲۹)

برای موفقیت در زندگی، خدا را فراموش نکنیم. از آز‌مایش‌ها و سختی‌ها نرنجیم. انعطاف پذیر باشیم. ظاهربین نباشیم و درون خود را زیبا کنیم و سعی کنیم، همیشه زیباترین‌ها را خلق کنیم.

برگرفته از کتاب پندهای قندپهلو

گردآورنده: مهندس حسین شکرریز

همچنین ببینید

یـک لبخنـد تا خوشبـختی راهـست

آیا شما واقعا خوشحال هستید؟ اگر صادقانه بگوییم، بسیاری از ما حتی به خودمان وقت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*