پیدا کردن آرامش درونی، نیاز به تلاش و ارادهای قوی دارد و همیشه به آن آسانی نیست که برخی از مردم دوست دارند باور کنند. اما اگر به طور عمیق درون خود را جستجو کنید و دردها و صدمات قدیمی را رها کنید، میتوانید آن را در درون خود بیابید.
آنچه بدان احتیاج دارید: زمان، اراده، قلم و کاغذ است.
قدم اول: لیستی از ۵ مورد برجستهای که شما را از یافتن آرامش ذهنی باز میدارد (مانند دردهای قدیمی، ترسها، حسرت، استرس و …) تهیه کنید. کنار هر یک از موارد، نام فردی را که بیشتر از همه از آن مسئله صدمه میبیند، یادداشت کنید. بیشتر اوقات، تنها جواب «خود شما» خواهید بود!
قدم دوم: حالا فقط افرادی را که موجب صدمه دیدن شما میشوند، در نظر بگیرید. به هر کدام، برای ۵ دقیقه فکر کنید. درد و حسرت را حس کنید. آیا چیزی تغییر کرده است؟ نه. پس دیگر زمان آن رسیده که ببینید چگونه میتوانید خود را رها کرده و از هر یک عبور کنید.
قدم سوم: این فرآیند، همیشه هم خیلی ساده نیست. پس اگر حتی بعد از چند بار تکرار، موفق به رسیدن به قدم بعد نشدید، به هیچ وجه خودتان را سرزنش نکنید. چون با هر بار تکرار، شما میتوانید مدت طولانیتری این کار را انجام داده، ولی کمتر اذیت شوید. به عبارت دیگر – خودتان را ببخشید!
قدم چهارم: برای هر فردی که در حال فکر کردن به او هستید، فرآیند تفکر خود را تغییر دهید. این همان قدرت اراده محض است؛ و شما می توانید آن را انجام دهید! وقتی درون خود را حس میکنید، از خود بپرسید «چه کس دیگری از این موضوع رنج می برد؟» جواب شما قطعاً این است: «هیچ کس» بگذارید این اولین قدم شما برای بخشیدن خودتان باشد. بدین ترتیب شما به خود این اجازه را میدهید که دیگر به خاطر چیزی که هیچ کس حتی به آن فکر هم نمیکند، خودتان را ناراحت نکنید.
قدم پنجم: فکرتان را عوض کنید. موضوعی را که به آن علاقمند هستید انتخاب کرده و به آن فکر کنید. اتاقی از خانهتان را در نظر گرفته و آن را در ذهن خود با رنگها و وسایل دلخواهتان از نو بچینید. هزینهها در رویای شما مطرح نیست! آقایان میتوانند یک ماشین یا حتی کابینی در جنگل را انتخاب کرده و آن را همان گونه که میخواهند رو به راه کنند. همان طور که در رویا بهسر میبرید، به دقت به تکتک وسایل، رنگها و صداها فکر کنید. این تمرین به شما کمک میکند که از افکار دردآور دور شده و در یک جریان فکری پویا قرار بگیرید.
قدم ششم: هر چه بیشتر میگذرد، متوجه میشوید که در میان این تمرینها، زمان بیشتری برای فکر کردن به چیزهایی که دوست دارید پیدا میکنید. اگر حتی برای استفاده از این زمان و یادآوری به خودتان، نیاز به چسباندن یادداشت در جاهای مختلف دارید، پس آن را انجام دهید! تنها بیاموزید که به افسردگی که مسائل برایتان ایجاد کرده بودند، فکر نکنید. شما میخواهید که ذهن خود را به طور کامل دور از این مشکل نگه دارید.
قدم هفتم: آیا احساس گناه میکنید؟ این امری طبیعی است و باید متوقف شود. داشتن احساس گناه، منجر به افسردگی خواهد شد و این راهحل مورد نظر ما نیست. اگر درد و رنج شما، مربوط به گذشته است و چیزی هم نمیتواند تغییر کند، فرآیند فکرکردن به آن را متوقف کنید.
قدم هشتم: بعد از چندین ماه، دوباره به لیست خود بازگردید و مواردی را که موفق به عبور از آنها شدهاید خط بزنید. این بدین معنا نیست که شما آنها را فراموش کردهاید، بلکه فقط متوجه شدهاید که لزومی ندارد به چیزی که فقط و فقط به شما و زندگیتان صدمه میزند، فکر کنید. خودتان را ببخشید و به مرحله بعدی بروید.
قدم نهم: برای خنثی کردن درد و رنج، برای خود یک عشق ایجاد کنید. این عشق میتواند به یک شغل، انسان، سرگرمی یا هر آنچه که ذهن شما را به سمت جلو سوق میدهد، باشد. هر رنجی را که رها میکنید، جایی برای افکار مثبت و سازنده باز میشود. یک کار خوب برای خودتان و دنیای اطرافتان انجام دهید. فراموش نکنید که شما به یک دلیلی این جا هستید. پس آن را کشف کنید و نیرویی مثبت به زندگی هدیه کنید. این هیچ اشکالی ندارد که شما احساس خوبی داشته باشید.