همه مردم یوگا را به عنوان یک فلسفه یا طریقت عملی می شناسند، ولی عده کمی میدانند که یوگا یک هنر هم هست زیرا هیچ هنرمندی قادر به تعریف هنر خویش نیست. برخی از هنرها تنها از طریق ادراک خودشان و بدون نیاز به لغات هم قابل توصیف هستند.
هنرها را میتوان به صورتهای کاملا متنوع تقسیم بندی کرد, برای مثال هنرهای زیبا، هنرهای نمایشی، هنرهای مفید، هنرهای شفاگری و غیره. هنر یوگا تمام انواع هنرهای فوق را در بر میگیرد, بنابراین به آن باید به صورت یک هنر بنیادی و اساسی نگریست.
از طریق یوگا یک انسان این امکان را دارد که با روحش تماس برقرار کند, لذا یوگا یک هنر روحانی هم به حساب می آید. هر آسانا از نقطه نظر هندسی و معماری نماد دقیقی دارد, در نتیجه میتوان آن را یک هنر زیبا به حساب آورد. یوگا باعث تندرستی و شادی افرادی که به یوگا میپردازند میشود، بنابر این میتوان آن را جزء هنرهای شفاگر یا هنرهای مفید هم به حساب آورد. در لحظاتی که زیبایی و هماهنگی آسانا تحسین تماشاگران را بر میانگیزاند, یوگا نمای هنرهای نمایشی را به خود گرفته است.
یوگا، این هنر متعالی به روشن شدن آگاهی کمک می کند. در چنین فضایی ارتعاشات زندهای در وجود ما شکل میگیرد که به ما این اقتدار را میبخشد که بتوانیم در حوزه روحانی زندگی کنیم.
به این ترتیب این کالبد فانی ما این شرف و افتخار را پیدا میکند که از شهد جاودانگی روح جرعهای بنوشد و هنر به پایگاه روحانی و آسمانی برسد.
«درخت یوگا» بی.کی.اس آینگر